Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2839 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
googly
U
توپ پیچدار که در تماس بازمین از توپدار دور میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sclaff
U
تماس چوگان بازمین قبل از خوردن به توپ ضربت مختصر
waltz three
U
سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
punted
U
توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punt
U
توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punts
U
توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
de bounce
U
جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود
Thanks for calling back.
U
با تشکر برای تماس.
[به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
clogged ink jet nozzles
U
اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود
bounces
U
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
hang up
<idiom>
U
جایی دردریافتی تلفن که باعث قطع تماس میشود
bounce
U
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
bounced
U
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
series
U
4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود
pitch line
U
مکان هندسی نقاطی که درانها مراکز نقاط تماس یا گام دندانههای چرخ دنده یادندانه ها اندازه گیری میشود
touch
U
دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
touches
U
دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
cards
U
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
card
U
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
to flatten out
U
بازمین موازی شدن
kinkly
U
پیچدار
in curl
U
پیچدار
jacvk screw
U
جک پیچدار
contact point
U
وسیله تماس نقطه اخذ تماس
jacks
U
خرک پیچدار
involute
U
غامض پیچدار
an involed sentence
U
جمله پیچدار
jack
U
خرک پیچدار
jack screw
U
خرک پیچدار
jacvk screw
U
خرک پیچدار
ring
U
سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
duck hook
U
ضربه پیچدار کوتاه
edges
U
تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
edge
U
تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
to trainb arms
U
تفنگ رابایک دست وتقریباموازی بازمین نگاه داشتن
amplifying report
U
گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
body check
U
سد کردن بازیگر توپدار
down
U
انداختن توپدار به زمین
gunboat
U
ناو کوچک توپدار
scatback
U
توپدار سریع و فراری
gunboats
U
ناو کوچک توپدار
onside
U
در ردیف یا پشت سر توپدار بودن
hand off
U
کنار زدن حریف بوسیله توپدار
armed sweep
U
مین روبی با استفاده از ناوچههای توپدار
picket
U
صف سدکنندگان راه توپدار درشروع ضربه با پا
pickets
U
صف سدکنندگان راه توپدار درشروع ضربه با پا
picketed
U
صف سدکنندگان راه توپدار درشروع ضربه با پا
originating
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated
U
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
tackles
U
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackled
U
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackling
U
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackle
U
ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
shoot the gap
U
حمله بین محافظان خط برای رسیدن به توپدار یا پاس دهنده
top
U
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
sectors
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
tackle
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
naked reverse
U
حمله با مانور سدکنندگان به یک سمت و توپدار به سمت دیگر
echoes
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
forms
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate
U
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
form
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
trace
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averages
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
loads
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
soft
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softer
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softest
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
town fog
U
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
throughput
U
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
suffix notation
U
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
seconding
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
master
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
second
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconds
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
mastered
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
masters
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconded
U
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
faxing
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup
U
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
fax
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
horned scully
U
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
ding
U
تماس
contacts
U
تماس
taction
U
تماس
tangency
U
تماس
line of contact
U
خط تماس
impacts
U
تماس
impact
U
تماس
contact line
U
خط تماس
contacted
U
تماس
contact
U
تماس
tangents
U
تماس
contacting
U
تماس
tangent
U
تماس
contingence
U
تماس
impinging
U
تماس
auto
U
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standard
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards
U
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
autos
U
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
contact angle
U
زاویه تماس
point of contact
U
نقطه تماس
finishes
U
تماس انتهایی
contact area
U
منطقه تماس
contact area
U
سطح تماس
finish
U
تماس انتهایی
contact diameter
U
قطر تماس
point contact
U
تماس نقطهای
line to line fault
U
تماس خطوط
contact ratio
U
نسبت تماس
movement to contact
U
حرکت به تماس
skim
U
تماس اندک
shock hazard
U
خطر تماس
to bring into contact
U
تماس دادن
tuch
U
تماس دادن با
to be in rapport
U
تماس داشتن
to be in contact
U
تماس داشتن
communicator
U
شخص در تماس
interactional points
U
نقاط تماس
skimmed
U
تماس اندک
contact pressure
U
فشار تماس
going on
U
نزدیکی تماس
skims
U
تماس اندک
zone of contact
U
ناحیه تماس
corps a corps
U
تماس بدنی
contact surface
U
سطح تماس
area contact
U
سطح تماس
contact flange
U
فلانژ تماس
angle of contact
U
زاویه تماس
contact point
U
قطب تماس
contact patrol
U
گشتی تماس
contact lost
U
تماس قطع شد
contact party
U
گروه تماس
Keep in touch!
<idiom>
در تماس باش!
contiguity
U
برخورد تماس
movement to contact
U
حرکت به اخذ تماس
contacting
U
تماس یافتن تماسی
touch panel
U
صفحه حساس به تماس
contact report
U
گزارش اخذ تماس
galvanism
U
تماس برق بابدن
action on the blade
U
تماس با شمشیر حریف
to keep in touch with any one
U
باکسی تماس داشتن
osculatory
U
وابسته به بوسه یا تماس
contacts
U
تماس یافتن تماسی
synapse
U
محل تماس دوعصب
grazing point
U
نقطه تماس با مانع
osculation
U
تماس اشتراک صفات
telebrief
U
تماس مستقیم تلفنی
youch sensitive screen
U
صفحه حساس به تماس
touch sensitive tablet
U
تابلو حساس به تماس
touch sensitive panel
U
صفحه حساس به تماس
contact backlash
U
دنده کور تماس
contact behavior
U
رفتار تماس جویانه
phoning
U
پاسخ به تماس در تلفن
phoned
U
پاسخ به تماس در تلفن
contact print
U
چاپ به طریقه تماس
contact
U
تماس یافتن تماسی
phone
U
پاسخ به تماس در تلفن
get in touch with someone
<idiom>
U
باکسی تماس گرفتن
phones
U
پاسخ به تماس در تلفن
contacted
U
تماس یافتن تماسی
look in on
<idiom>
U
تماس حاصل کردن
flattest
U
تماس دو لبه اسکیت
break off
U
قطع تماس با دشمن
contact fire
U
انفجار در اثر تماس
tuch
U
سر زدن تماس داشتن
flat
U
تماس دو لبه اسکیت
phototransistor
U
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
To establish( make) contact.
U
تماس دایر ( برقرار ) کردن
contact report
U
گزارش تماس با هواپیمای دشمن
contacting
U
محل اتصال تماس گرفتن
contacted
U
محل اتصال تماس گرفتن
advance to contact
U
پیشروی برای اخذ تماس
contacts
U
محل اتصال تماس گرفتن
contact with the net
U
خطای تماس با تور والیبال
contact
U
محل اتصال تماس گرفتن
engagement
U
تماس دو تیفه شمشیر درگارد
ground
U
تماس دادن توپ با زمین
faded
U
تماس باهدف از بین رفت
Recent search history
Forum search
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
popsicle
1
construed
1
The outright abolition of the death penalty.
2
میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2
میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1
whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com